97

صنعت پتروشیمی جهان تا سال 2030 به کدام سو می رود؟

صنعت پتروشیمی جهان تا سال 2030 به کدام سو می رود؟
(یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵) ۰۸:۰۰

صنعت پتروشیمی اروپا همواره با چالش های بسیاری رو به رو بوده است زیرا در دهه های اخیر زنجیره ارزش همیشه به نفع آسیای شرقی ها بوده است، زیرا آسیا مهد رشد اقتصادی و فرصت های بی نظیر بازار در این صنعت بوده است.

از اواسط دهه 1980، صنعت جهانی تولید مواد شیمیایی سالانه 7 درصد رشد کرده است و امروزه ارزش کل مبادلات این صنعت چند تریلیون دلار است. بخش عمده ای از رشد این صنعت در 30 سال اخیر در آسیا بوده است که در حال حاضر نیز تقریبا نیمی از فروش محصولات پتروشیمی را به خود اختصاص داده است. اگر روندهای کنونی ادامه پیدا کنند، انتظار می رود که در 20 سال آینده بازارهای جهانی پتروشیمی به طور متوسط 3 درصد رشد کنند که سهم عمده ای از آن چونان گذشته متعلق به بازیگران عمده در آسیا و خاورمیانه است. این کشورها با توجه به بهره گیری از منابع عظیم طبیعی نفت و گاز طبیعی، تقریبا دو سوم بازار جهانی پتروشیمی را تا سال 2030 به خود اختصاص خواهند داد.

در عین حال، انتظار می رود که میزان رشد صنعت پتروشیمی در اروپا به طور متوسط 1 درصد باشد. در واقع، انتظار بر این است که تا سال 2030 اشتغال در بخش پتروشیمی اروپا بیش از 30 درصد کاهش یابد که این امر نتیجه رشد اقتصادی اندک و بهره وری پایین در این صنعت خواهد بود.

با توجه به تحول با ثبات، کند و تا حدی خطی صنعت پتروشیمی اروپا، احتمالا «استراتژی خط کش» در مورد این صنعت برای دو دهه آتی کاربرد خواهد داشت. این استراتژی ظهور رخدادهای مختل بازار را به تعویق می اندازد و این استدلال را مطرح می کند که صنعت پتروشیمی تا حد بسیار زیادی روندهای سال های آتی را در پیش خواهد گرفت. این امر به دلیل تسلط انتقال رونق در اقتصاد جهانی، عدم تحول عمده در این صنعت و تداوم نوآوری و ابداع در زمینه های جدیدی مانند فناوری بیو و سلول های سوختی است. اگر استراتژی خط کش درست باشد، آسیا تا سال 2030 کشورهای توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا)[1] و اروپا را از نظر تولید محصولات پتروشیمی پشت سر خواهد گذاشت.

صنایع مصرفی به انتقال خود به آسیا ادامه خواهند داد، و به این ترتیب به تسلط الگوهای تقاضای غربی پایان داده و الگوهای جدید مصرفی را منطبق با نیازهای بومی ترویج خواهند کرد. تغییر جهت جریان های تجاری بین خاورمیانه و اروپا نیز تسلط بازیگران اروپایی بر روابط تجاری پایان خواهد داد.

اکنون دیگر زمان آن رسیده است که بازیگران صحنه تجارت بین الملل، از بازارهای داخلی کشور خود دفاع کنند، پلتفورم های دفاعی را بر اساس ابداع و نوآوری و تسخیر زنجیره ارزش محک کنند و مهارت ها و مقیاسی که برای رقابت مورد نیاز است را تقویت کنند.

استراتژی خط کش

انتظار بر این است که این استراتژی بتواند خط مشی صنعت پتروشیمی را تا سال 2030 ترسیم کند. همه شواهد مورد نیاز نیز در دسترس است، از انتقال قدرت اقتصادی جهانی و تمرکز مواد شیمیایی بر نیازهای اساسی گرفته، تا چشم انداز مثبت بهره وری در شرکت های پتروشیمی عمده منطقه، سرعت کند نوآوری و ابداع در اروپا و تعداد محدود چرخه های زندگی بین زمان حال و آینده، همه و همه نمادی از صحت این استراتژی هستند.

روند اصلی در اقتصاد جهانی رشد سریع آسیا است که با ادغام سریع اقتصادهای منطقه ای و جوامع سرعت بیشتری نیز گرفته است. بیش از نیمی از جمعیت جهان (نیروی کار و مصرف کنندگان) -تقریبا 4 میلیارد نفر- در آسیا زندگی می کنند. علاوه بر این، هر روز افراد بیشتری در سرتاسر دنیا به شهرها نقل مکان می کنند، که این به نفع انباشت ثروت و مصرف است؛ و در هیچ کجای این کره خاکی روند شهرنشینی به سرعت آسیا، مخصوصا چین، نیست.

افزایش قدرت خرید مصرف کنندگان به این معنی است که افراد توانایی بیشتری برای خرید محصولات شیمیایی دارند، که باعث افزایش تقاضا برای مواد شیمیایی در سرتاسر آسیا می شود. بنابراین، همچنانی که اقتصاد جهانی گرایش بیشتری به سمت شرق پیدا می کند، حداقل نیمی از 10 شرکت برتر پتروشیمی دنیا در آسیا یا خاورمیانه خواهند بود. نمودار 1 میزان فروش محصولات پتروشیمی را در سال های 1985 و 2010 مقایسه می کند و ارقام پیش بینی شده برای سال 2030 را نیز ارائه می دهد. جدول 1 نیز بازیگران اصلی صنعت پتروشیمی را در همین سال ها با هم مقایسه می کند.

نمودار 1جدول 1

فضای رقابتی در سال 2030

تا سال 2030 سه عامل مهم بر فضای رقابت جهانی در صنعت پتروشیمی تاثیر می گذارند: تغییر شیوه رقابت، انتقال شبکه ارزش به شرق، و افزایش نوسانات اقتصادی. در واقع، در حال حاضر نیز این عوامل بر روی صنعت پتروشیمی تاثیر می گذارند.

همچنین انتظار می رود که تا سال 2030 میزان تولید مواد شیمیایی در اروپا به طور ملایم کاهش یابد، و تقاضا برای مواد شیمیایی مصرفی نیز اندکی رشد کند. نمودار 2 حجم تولید مواد شیمیایی را در اروپا نشان می دهد.


نمودار 2

تغییر شیوه رقابت

اگر الگوهای فعلی فروش ادامه یابد، در سال 2030 حدود 66 درصد از فروش محصولات شیمیایی متعلق به آسیا خواهد بود. افزایش بازیگران نوظهور، به خصوص در آسیا و در خاورمیانه، باعث عدم ثبات  صنعت پتروشیمی شده است. ما انتظار داریم که تا سال 2030، پنج تا هشت تا از 10 شرکت برتر پتروشیمی دنیا از این ناحیه و به خصوص چین، باشند. پیش بینی می شود که فقط چند تا از بازیگران چندملیتی با قوام در فهرست 10 شرکت برتر باقی بمانند، در حالی که انتظار می رود اکثر شرکت های عظیم دولتی مانند سینوپک، کم چاینا و پتروچاینا به رتبه های بالا دست یابند.

اگر سه شرکت برتر پتروشیمی دنیا بخواهند همان سطح ثبات سال 1985 را حفظ کنند، باید در سال 2030 در حدود 120 میلیارد دلار فروش داشته باشند. این ثبات در حال حاضر فقط بر روی مناطق متمرکز شده است به عنوان مثال، مالکیت رودیا[1] توسط شرکت سولوی[2]- اما به شکل قابل توجهی معاملات را در بازارهای نوظهور نیز شامل خواهد شد.

انتقال شبکه های ارزش به شرق

در تلاش برای برآورده کردن نیازهای بیشمار در منطقه آسیا، بسیاری از صنایع در حال انتقال به شرق هستند. صنایع پتروشیمی نیز از این قاعدع مستثنی نیستند. بازارهای نهایی اصلی مانند بازار خودرو، ساخت و ساز، و تولید خمیر کاغذ همگی قرار است که به آسیا نقل مکان کنند، و این امر باعث افزایش تقاضا برای محصولات شیمیایی در آسیا خواهد شد. علاوه بر این، بازیگران داخلی که از مزیت رشد اقتصادی در کشورهای آسیایی نیز استفاده می کنند، به سرعت در حال پیوستن به جمع 500 شرکت برتر دنیا هستند. نمودار 3 سهم شرکت های نوظهور را از 500 شرکت برتر دنیا از سال 2002 تا سال 2011 نشان می دهد.

نمودار 3

شرکت هایی که تولید خود را به آسیا انتقال داده اند، نه تنها حجم تولید خود را افزایش داده اند بلکه میزان تولید ارزش افزوده آنها نیز بالا رفته است. شرکت های بین المللی مانند جنرال الکتریک، جنرال موتورز، بوئینگ و تگزاس اینسترومنت نیز بخش تحقیق و توسعه خود را به سمت شرق سوق داده اند، هم به دلیل اینکه در آسیا به مشتریان خود نزدیکتر هستند و هم به دلیل اینکه در آنجا امکان یافتن استعدادهای برتر بیشتر است. برای مثال انتظار می رود که تا سال 2017 بسیاری از منابع تحقیق و توسعه در مورد خودروسازی در کشورهای نوظهور از کشورهای توسعه یافته پیشی بگیرند.

از آنجایی که تصمیم های مربوط به خرید در صنعت پتروشیمی تا حد زیادی تحت تاثیر تحقیق و توسعه در صنایع مصرفی قرار دارند، شرکت های پتروشیمی بیش از پیش در فعالیت های تحقیق و توسعه با مشتریان و صنایع مختلف در اماکنی فراتر از بازارهای محلی خود سرمایه گذاری خواهند کرد.

افزایش نوسانات اقتصادی

همان گونه که مسافرت، برقراری ارتباط و افزایش تجارت بین المللی، رابطه متقابل در بین بازارهای جهانی و کسب و کارها افزایش خواهد یافت. و همچنانی که جهان هر روز پیچیده تر می شود، بیم آن می رود که اقتصاد جهانی بیشتر درگیر چرخه های رونق و رکود شود. ضمن اینکه وابستگی متقابل کشورها شانس تاثیر دومینو گونه هر رخداد اقتصادی در گوشه و کنار جهان افزایش می یابد. رخدادهایی مانند شورش های مدنی بهار عربی، بحران شدید بدهی در آمریکا و اروپا و زلزله ژاپن همگی حاکی از این هستند که اقتصادهای کشورها هیچ یک از دیگری مجزا نیست و اگر اتفاقی در یک گوشه دنیا بیفتد، سایر نقاط دنیا نیز درگیر تاثیرات اقتصادی آن خواهند بود.

شرکت های دولتی در بازارهای نوظهور تاثیر بیشتری از این گونه رخدادها خواهند پذیرفت. بر اساس تئوری کلاسیک قیمت کالاها، این امر منجر به کاهش قیمت ها در بازارهایی می شود که با مازاد عرضه مواجهند. اهداف شرکت های دولتی خیلی فراتر از حداکثر سازی سود است و اهدافی شامل حفظ اشتغال، تقویت سهم بازار و تقویت صنایع داخلی است. این اهداف گسترده تر باعث می شود که همبستگی بین نرخ تولید عملیاتی و حاشیه سود را کاهش خواهد داد.




[1]Rhodia

[2]Solvay




[1]North American Free Trade Agreement (NAFTA)

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

لوگو-پیام پترو

سایت اطلاع رسانی روابط عمومی

شرکت ملی صنایع پتروشیمی