97

استاندارد مدیریت دانش در صنایع پایین دستی نفت و گاز

استاندارد مدیریت دانش در صنایع پایین دستی نفت و گاز
(یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵) ۰۸:۰۰

استانداردسازی برای بشر امروز یک موهبت است. استاندارد کمک می کند زبان یکدیگر را بفهمیم، سریع تر رشد کنیم و کمتر به تعارض برخورد کنیم و در عین حال از همدیگر یاد بگیریم.

استانداردها در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی نقش بسیار مهمی بازی می کنند. از طرفی در حوزه مدیریت دانش اغلب با این عبارت مواجه می شویم که مدیریت دانش استاندارد پذیر نیست! در این نوشتار سعی کرده ام قسمت های استانداردپذیر مدیریت دانش در صنایع پایین دستی نفت و گاز و پتروشیمی را برای شما تشریح کنم.

استاندارد چیست؟

دستیابی به کیفیتِ مطلوب در تولید یک فرآورده یا خدمت در صنایع مختلف و مؤسسات گوناگون نیازمند شناخت و به­کارگیری استانداردهای تدوین شده درباره آن فعالیت است. از دیدگاه علمی استاندارد کردن به معنای ایجاد نظم در رشته‌ای از فعالیت‌های عمومی و یا تخصصی است که بتواند صرفه‌جویی اقتصادی، حفظ سلامتی و ایمنی عمومی، انجام صحیح محاسبات فنی، یکنواختی و هماهنگ‌سازی، گسترش مبادلات بازرگانی، تسهیل ارتباطات و گردش صحیح اطلاعات و توسعه را به دنبال داشته باشد.

این نظم به صورت قانون، قاعده، معیار و اصل توسط گروهی از افراد ذینفع و علاقمند، تدوین و تحت عنوان ملاکی به نام استاندارد عرضه می‌شود. صنایع نفت و گاز ایران از پیشگامان منحصر به ­فرد در شناخت نقش بنیادی استانداردها و تحقق و تجسم واقعی آن در جامعه ما بوده‌اند.

مدیریت دانش  

استانداردهای کارخانه ای استانداردهایی هستند که توسط یک موسسه، کارخانه یا شرکت خاص درباره فعالیت های تولیدی و تخصصی آن شرکت و یا سازمان تدوین می شوند مانند مجموعه استانداردهای شرکت های Shell و BP.

استانداردهای ملی، در مورد کالا یا خدمات عمومی در مقیاس یک کشور هستند مانند استانداردهای ملی ایران (ISIRI)، استانداردهای ملی آلمان (DIN) و استانداردهای ملی انگلستان (BSI). مبنا و اساس اکثر استانداردهای منطقه ای مانند استاندارد اروپا (CEN) و استانداردهای بین المللی مانند (ISO) نیز استانداردهای ملی هستند که در سطح بین المللی با تغییراتی مورد پذیرش قرار گرفته اند.

آیا مدیریت دانش قابل استانداردسازی است؟

دو بخش از مدیریت دانش است که نمی توان آن را استاندارد کرد:

·         هدفگذاری مدیریت دانش. مثل کارهایی مانند تدوین استراتژی یا تعیین اهداف، چون شهود و ادراک فردی و جمعی به شدت در آن درگیر است، استانداردسازی سخت می شود. هرچند مدل ها و متدلوژی ها کمک می کنند اما نحوه اجرا و متغیرهای مختلفی وجود دارد که امکان استانداردسازی را به حداقل می رساند.

·         جاری سازی و ترویج. جایی که پای مولفه های فرهنگی و مدیریت تغییر و رفتار انسانی وارد می شود، مثل جاری سازی و ترویج مدیریت دانش، نقش ابتکارات، روابط انسانی، فرهنگ سازمانی و بسیاری از مسائل پررنگ می شود که از محدوده حکمرانی استانداردها خارج است.

 

بر خلاف دو موردِ بالا، مدل سازی، طراحی فرایندها، تحلیل و خلق دانش، به اشتراک گذاری و استفاده مجدد از دانش، حوزه هایی هستند که امکان تعریف استاندارد برای آن ها وجود دارد. استانداردسازی مدیریت دانش در این زمینه ها علاوه بر این که به پایداری و اثربخشی مدیریت دانش کمک می کند، منجر به مزایایی مانند امکان یکپارچه سازی دانش، قابل درک شدن منابع دانشی برای ذینفعان مختلف و حتی اتوماتیک شدن جریان دانش بین واحدها و سازمان ها می شود.

صنایع پایین دستی نفت و گاز کدامند؟

صنایع پایین دستی شامل تولید، بازاریابی و دادوستد انواع مصنوعات هیدروکربنی می شود. صنایع بالادستی، از دریافت نفت و گاز توسط صنایع میان دستی شروع شده و به تحویل محصولات به نقاط توزیع ختم می شود. به این ترتیب صنایع پایین دستی شامل پالایش نفت خام و فراوری و خالص سازی گاز طبیعی خام و همین طور بازاریابی و توزیع محصولات تولید شده از آن ها می شود. صنایع پتروشیمی و پالایشگاه های نفت و گاز همگی در رده صنایع پایین دستی قرار می گیرند. ویژگی بسیار مهم صنایع پایین دستی، طبیعتِ فرایندمحور آن هاست. جایی که صحبت از فرایند باشد قطعا ساخت یافتگی عملیات باید بالا باشد و به همین دلیل پتانسیل استانداردسازی بالا می رود.

مدیریت دانش  

چه چیزهایی را می توان به عنوان استاندارد مدیریت دانش در صنایع پایین دستی نفت و گاز به کار گرفت؟

استاندارد کردن مدیریت دانش در صنایع پایین دستی به دلیل ویژگی هایی ذاتی مانند فرایندمحوری، تشابه سطح فناوری و امکان تعریف شاخص های کمی مزیت های فراوانی دارد. استانداردسازی در این حوزه دستیابی به نتایج را هم تسریع می کند هم تضمین. مدیریت دانش در صنایع پایین دستی نفت و گاز را می توان در دو سطح به سمت استاندارد شدن پیش برد:

استانداردسازی مدیریت دانش در سطح مفاهیم

ساختار اولیه هر نظام مدیریت دانش در سازمان این موارد هستند: نقشه دانش، درخت های مفاهیم مختلف (تکسونومی ها) و حتی آنتالوژی هایی که به شکلی نظام مند روابط بین مفاهیم مختلف را آشکار می کنند.

از این ساختارها هم برای ارزیابی و اندازه گیری استفاده می شود، هم برای تحلیل، مدل سازی و سازمان دهی دانش و درس آموخته ها. از طرف دیگر حتی استانداردسازی در زمینه فرایندها و رویه های کاری نیز بر پایه استانداردسازی مفاهیم و رویه ها انجام می شود. در این حوزه در دنیا کاملا مرسوم است که از ساختارهای استاندارد استفاده شود. نمونه ای از این ساختار استاندارد در زیر آمده است. این ساختار شامل بیش از ۱۴۰۰ حوزه دانش است که به صورت استاندارد برای شرکت های پایین دستی تدوین شده و کلیه فعالیت های آن ها را پوشش می دهد و می تواند مبنای مدیریت دانش در این سازمان ها قرار بگیرد.

مدیریت دانش  

استفاده از این درخت حوزه های دانش می تواند زمان و هزینه یک صنعت پایین دستی نفت و گاز را برای طراحی و راه اندازی نظام مدیریت دانش به حداقل برساند.

استانداردسازی مدیریت دانش در سطح رویه ها و فرایندها

بخش دیگری از استانداردسازی مدیریت دانش با مدل سازی، یکسان سازی و استاندارد کردن فرایندها و رویه های کاری و ایجاد امکان جمع آوری و به کارگیری دانش در دل فرایندهای کاری امکان پذیر است. سطح خوبی از این استانداردسازی در سیستم های کیفیت قابل دستیابی است و اگر الزاماتی مانند الزامات ایزو ۹۰۰۱/۲۰۱۵ که مدیریت دانش نیز در آن مورد توجه است رعایت شود، بخش عمده ای از راه را رفته اید. سطوح بالاتر با به کارگیری ابزارهای اتوماسیون فرایندی مانند BPMS ها و به کارگیری همزمان یک پایگاه دانش در کنار آن قابل دستیابی است. به این ترتیب مطمئن خواهید بود در یک قالب کاملا استاندارد، آن چه سازمان شما در فرایندها یاد می گیرد در پایگاه دانش ذخیره شده و به صورت اتوماتیک در شرایط زمانی و مکانی مناسب به استفاده کننده ارائه می شود. این سطح از استانداردسازی می تواند حتی موجب تسری مدیریت دانش به دل ریزترین فرایندهای کاری در حوزه بهره برداری، نگهداری و تعمیرات، HSE و برسد.

 

جناب آقای مهندس جهانیان- آکادمی مدیریت دانش و  نوآوری

 

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

لوگو-پیام پترو

سایت اطلاع رسانی روابط عمومی

شرکت ملی صنایع پتروشیمی