در واقع می توان گفت که هیچ راهی جز سرمایه گذاری برای افزایش ظرفیت تولید وجود ندارد. اقتصاد مکزیک در طول سه دهه گذشته قادر نبوده است که رشد بالقوه خود را افزایش دهد. نرخ رشد اقتصادی سالانه این کشور در حدود 4/2 درصد بوده است که با در نظر گرفتن نرخ رشد جمعیت این میزان رشد اصلا پاسخگو نیست. به همین دلیل در این مقاله سعی شده است که منابع این فرآیند حیاتی در سطح صنعت شناسایی و معرفی شوند.
در این مقاله صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی مورد بررسی قرار گرفته است، به این دلیل که این صنایع مقدار قابل توجهی از نهاده ها را به بخش تولید ارائه می دهد، پویایی های اقتصادی را مشروط می کند و رشد اقتصادی را از آنجا به کل اقتصاد منتقل می کند. به دلیل بهره وری بالای صنایع پتروشیمی و مواد شیمیایی در اقتصاد مکزیک، این صنعت به عنوان یک بخش کلیدی در اقتصاد این کشور در نظر گرفته شده است. [1]
تشخیص بخش های کلیدی به مفهوم فوق الذکر با استفاده از مدل سنتی لئونتیف و برخی تغییرات در تقاضای کل صورت می گیرد. مدل های مختلف آماری مورد استفاده قرار گرفته اند تا نقش صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی در اقتصاد مکزیک تبیین شود.
بخش های مولد با زنجیره های پسین و پیشین بزرگتر با استفاده از شاخص استاندارد شده وابستگی متقابل در اقتصاد مکزیک اندازه گیری شده است که این بخش ها شامل «فلزات اساسی» و «مواد شیمیایی و نفتی» است. در میان این دو بخش، بخشی که بیشترین ارتباطات پسین را دارد بلوک پتروشیمی است. این بخش همچنین دومین بخش به لحاظ اهمیت ارتباطات پیشین است.
مجتمع مواد شیمیایی ئ پتروشیمی (CQP)[2] مجموعه ای از فعالیت های صنعتی است که از لحاظ نهاده- محصول وابستگی بسیاری به یکدیگر دارند، بنابراین بخشی از بلوک فعالیت های اعضا در صنعت مواد شیمیایی پایه و ثانویه، صنعت پتروشیمی پایه، تولید نهاده برای سایر فعالیت های تولیدی و نیز به عنوان کالاهای نهایی است. از نظر سیستم حساب های ملی سال 1993، هلدینگ مجموعه ای از 9 شعبه مختلف است که بخش V را می سازند، البته صنعت تولید مواد داروئی از این قاعده مستثنی است. جدول 1 شرح شعبه ها در این مجتمع نشان می دهد.
جدول 1- صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی مکزیک
هدف اصلی این مقاله این است که فرآیند سرمایه گذاری در صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی مکزیک را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. برای این منظور تعریف مجتمع پتروشیمی و شیمیایی از لیفچیتز و زوتله[3] اقتباس شده است و مدل Q توبین همراه با نااطمینانی مورد استفاده قرار گرفته است که توسط بو[4] معرفی شده است.
سرمایه گذاری
در ادبیات اقتصادی سرمایه گذاری به عنوان هزینه هایی تعریف می شود که توسط بنگاه به وجود آمده است تا از این طریق ظرفیت کارای آنها حفظ شود یا بهبود یابد، به علاوه هزینه هایی که به منظور به کارگیری یا نیاز به فناروی های جدید ایجاد شده است تا به واسطه آن کارایی افزایش یابد.[5] این تصمیم ها با هزینه منابع به کار برده شده ارتباط منفی دارد اما بر رفتار فروش اثر مثبت دارد. به زبان برینارد و توبین[6] زمانی انگیزه سرمایه گذاری به وجود می آید که ارزش سرمایه بیشتر از هزینه تولید آن باشد، اما اگر ارزش بازاری کمتر از هزینه جایگزینی باشد، انگیزه ای برای سرمایه گذاری وجود نخواهد داشت.
صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی مکزیک
جدول 2 اطلاعات موجود در مورد صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی مکزیک را نشان می دهد.
[1]Armenta L. La Industria petroquímica Mexicana. Alcances y Perspectivas. Miguel Ángel Porrúa, México; 2009. Spanish
[2]The Chemical PetrochemicalComplex (CQP)
[3]Lifschitz E, Zottele A. (coords). Eslabonamientos productivos y mercados oligopólicos. UAM-A, México; 1985. Spanish.
[4]Bo Hong. The Q theory of investment: does uncertainty matter, Research Institute, Systems, Organizations andManagement, (SOM), Series Research
[5]Shapiro E. Análisis macroeconómico. Ediciones ICE, Madrid; 1975. Spanish.
[6]Brainard WC, Tobin J. Pitfalls in financial model building. The American Economic Review. 1968;58(2):99-122.