با کاربرد روش مشابه درمورد اروپا، جدول زیر مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در کشور آمریکا را با توجه به اندازه، تراکم و سهام آنها نشان میدهد. ما یک شرط دیگری را مبنی بر استخدام حداقل 2500 کارمند توسط مجتمعها، معرفی نمودیم. فقط مجتمعهای واقع در هوستون (تگزاس)[1] و آگوستا (جورجیا)[2]دارای سه ستاره هستند- در جدول زیر معیار برش برای هر سه بعد را مشاهده نمایید.
مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در ایالات متحده آمریکا
پروژه نقشهبرداری مجتمع، موسسه راهبردی و رقابت. 2007
دو بعد –اندازه و تراکم- به تنهاییتعدادی دیگر از مناطقی را که برای بخش مجتمع پتروشیمی آمریکا مهم هستند، بیان میکنند. بسیاری از مناطق بزرگ در ارتباط با سطوح اشتغال درمورد مصولات پتروشیمی، مانند منطقه هوستون عمل میکنند. با این وجود، با توجه به اندازه این اقتصادها، نقش مجتمع پتروشیمی در این مناطق کم رنگ است. فقط منطقه کلیولند[3] از سطح تراکم بالایی در صنعت پتروشیمی برخوردار است، که 60 درصد اشتغال بیشتر از آنچه مورد انتظار بود در این مجتمع ثبت شده است. برخی از مناطق بسیار کوچک مانند لویستون[4] و کاسپر[5]میزان تراکم بالایی را در مجتمع پتروشیمی به ثبت میرسانند. با این وجود، پتانسیل و تاثیر مجتمعهای واقع شده دراین مناطق، با میزان کمتر از 2500 مورد شغل، نسبتا کم به نظر میرسد.
موقعیت مکانی مجتمعهای پتروشیمی سطح بالا در ایالات متحده آمریکا با توجه به اندازه و تراکم
منبع: پروژه نقشه برداری مجتمع، موسسه راهبردی و رقابت. 2007
بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در ایالات متحده آمریکا در مناطق نسبتا کوچک با تولید زیاد واقع شدهاند.
· متوسط اشتغال در سراسر مناطق کشور آمریکا، برابر با 650000 است؛ متوسط کل میزان اشتغال در مناطق داخلی مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در آمریکا 450000 است.
· هردو مناطق دارای میزان یکسانی از اشتغال در بخش مبادلات محصولات هستند: 29 درصد در مناطق دارای مجتمعهای پتروشیمیسطح بالا در مقابل 28 درصد مناطق فاقد مجتمعهای پتروشیمی
· با این وجود، مناطق دارای مجتمعهای پتروشیمی میزان اشتغال بسیار بالا را در بخش مبادلات محصولات در مجتمعهای سطح بالا دارند- مجتمعهایی که میزان اشتغال در آنها دوبرابر بیشتر ازمیزان اشتغال در یک منطقه متوسط است. در مناطق دارای مجتمعهای پتروشیمی سطح بالا، این مجتمعها (مجتمعهای سطح بالا) موجد اشتغال به میزان 35 درصد در بخش مبادلات محصولات هستند که این میزان در دیگر مناطق برابر با 28 درصد است.
با مقایسه مجتمعهای پتروشیمی واقع در اروپا و ایالات متحده آمریکا -البته مقایسه مستقیم مجتمعهای واقع در اروپا و آمریکا مشکل آفرین است- به این نکته پی میبریم که اندازه کلان منطقههای شهری در کشور آمریکاناهمگون بوده و از مبادلات اقتصادی بیشتری برخوردار هستند، درحالیکه طبقهبندیواحدهای سرزمینی برای آمار[6] در اروپا دارای اندازه متجانستری بوده و از سرحدهای دولتی پیروی میکنند- چنین دادههایی بیان میکنند که:
· محصولات پتروشیمی، در اروپا منجر به ایجاد اشتغال به میزان تقریبا دوبرابر بیشتر از محصولات پتروشیمی در آمریکا هستند. درحالیکه میزان اشتغال در بخش مبادلات محصولات اقتصاد، تقریبا یکسان است، اقتصاد اروپا بهطور کلیاز 60 درصد اشتغال بیشتر و نیزاز میزان بالای اشتغال در بخش مبادلات محصولات (36 درصد در مقابل 30 درصد) برخورداراست.
· مجتمعهای پتروشیمی سطح بالادر اروپا اغلب درمناطق بزرگ واقع میشوند، درحالیکه در کشور آمریکا این مجتمعها بیشتر در مناطق کوچکتر قرار دارند. هم در اروپا و هم ایالات متحده آمریکا، مجتمعهای پتروشیمی اغلب در مناطق قرار دارند که دارای پورتفولیوی مجتمعهای تولیدی قویهستند.
این تفاوتها تاثیر آشکاری برروی فعالیتهای کلی جغرافیای اقتصادی در مجتمعهای پتروشیمی دارد. همانند بسیاری از طبقهبندی مجتمعها، بهترین مکانها در ایالات متحده آمریکا موجد میزان بالای اشتغال نسبت به اروپا هستند. 10 درصد مناطق دارای میزان بسیار بالای اشتغال در بخش محصولات پتروشیمی در کشور آمریکا،48 درصد کل اشتغال صنعت پتروشیمی این کشوررا فراهم میآورند. این میزان درمقایسه با اروپا 34 درصد است. تمرکز جغرافیایی کمتر در اروپا باعث میشود که مزایای کمتری را در ارتباط با مجتمعهای منطقهای سطح بالا به دست آورد.
به نظر میرسد که تفاوت تمرکز اشتغال میان کشور آمریکا و اروپا در مجتمع پتروشیمی بهطور کلی به دلیل تفاوت در توزیع مناطق است. اندازه مناطق ایالات متحده آمریکا ناهمگونتر از اندازه مناطق واقع در اروپا است. 10 درصد از مناطق آمریکا که دارای بالاترین میزان اشتغال در بخش مبادلات محصولات هستند،50 درصد کل اشتغال این کشور را در بخش مبادلات محصولات رقم میزنند. این میزان برای اروپا 24 درصد است. میزان اشتغال در مجتمع پتروشیمی آمریکا، نسبت به اندازه توزیع مناطق، تراکم نسبتا کمتری را در مقایسه با اشتغال در بخش مبادلات محصولات دارد، درحالیکه در اروپا میزان اشتغال از تراکم قابل ملاحظهای برخوردار است. صنایع پتروشیمی اروپا به طور موثر در برطرف کردن چالشهای مرتبط با واگرایی اقتصادی موفق بودهاند.
مجتمعهای پتروشیمی واقع در دیگر کشورها: به عنوان مثال، در کشور کانادا،"موسسه رفاه و رقابت" تعاریفیازمجتمعها به کار برده است که توسط دانشگاه هاروارد ارائه شدهاند، تا بتواند پایگاه دادهای نقشهبرداری مجتمعها را برای استانهای کانادا و منطقههای کلان شهری و منطقهی کلان شهری آنتاریو[7]ایجاد کنند. منطقههای کلان شهری ایالات متحده آمریکا شباهت زیادی با منطقههای کلان شهری کانادا دارند.
کانادا دارای چهار منطقهای است که از اشتغال بسیار بالا در بخش محصولات پتروشیمی یا از میزانتراکم بالایی برخوردار هستند. هیچ کدام از این منطقهها قادر به رقابت با مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در آمریکا نیستند.
مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در کانادا
منبع: موسسه رفاه و رقابت، 2007
در کشورهای روسیه و قزاقستان تعارف مجتمعها وارد طبقهبندی صنایع ملی شده و در پروژههای پژوهشی به نیابت ار دولت –موسسههای وابسته- مورد استفاده قرار میگیرند.
روسیه از مجتمعهای سطح بالای بسیار زیادی برخوردار است. علی رغم اینکه این مجتمعها قادر به رقابت با همتایان اروپایی یا شمال آمریکای خود نیستند، دسترسی داشتن به مواد اولیه، تراکم این مجتمعها و مهارتهای موجود فرصتهای مناسبی را برای این کشور فراهم میآورند. سوددهی و بهرهمندی از این فرصتها به چشمانداز سیاستهای اقتصادی دولت روسیه بستگی دارد.
قزاقستان، علی رغم برخورداری از مجتمعهای نفتی و گازی بسیار گسترده، تا کنون قادر به بهبود و ارتقای وضعیت محصولات پتروشیمی نشده است. حتی یکی از این مجتمعها هم قادر به رقابت با مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در روسیه نیستند.
مجتمعهای پتروشیمی پیشگام در روسیه و قزاقستان
منبع: تحلیل موسسه راهبردی و رقابت، 2007
متاسفانه در آسیا تا به امروز، تحلیل نظامندی از ساختار مجتمعها با استفاده از تعاریف مجتمعهای ارائه شده توسط دانشگاه هارواد انجام نگرفته است. تحلیلهای انجام گرفته در کشور چین الگوهای متفاوتی از تراکم را بیان میکنند که این امر به سطح توانایی صنایع در ارتباط با رقابت بینالمللی بستگی دارد. هرچه این توانایی در صنایع بیشتر باشد، از موقعیت مکانی متراکمتری برخوردار خواهند بود. بخشهای مختلف صنعت پتروشیمی دارای بخشبندیهای گوناگونی است؛ به عنوان مثال، صنایع مربوط به فیبرهای شمیاییتوانایی رقابت بیشتری داشته و اغلب در مناطق ساحلی متمرکز هستند، درحالی که صنایع مرتبط با فیبرهای داروئی از لحاظ جغرافیایی به صورت پراکنده باقی ماندهاند.