به طوری که رسالت مدیریت و هدف اصلی مدیران هر سازمان استفاده مؤثر و بهینه از منابع و امکانات گوناگون چون نیروی کار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات است.
این امر سبب شده است که در کلیه کشورها بهره وری و استفاده صحیح و هر چه بهتر و مناسب تر از مجموع عوامل تولید اعم از کالا و خدمات به اولویتی ملی تبدیل شود و همه جوامع به این باور برسند که تداوم حیات هر جامعه بدون توجه به موضوع بهره وری ممکن نیست.کشور ما نیز از این قاعده مستثنا نیست و توجه به مقوله بهره وری نقشی بسزا در توسعه آن دارد. در این راستا رشد بهره وری نیروی کار در برنامه چهارم توسعه در حدود پنج درصد تعیین شده است، که برای تحقق بخشیدن به آن، لازم است تا راهکارهای لازم شناسایی شوند.
از آنجا که در میان عوامل تولید، عامل نیروی انسانی بر خلاف سایر منابع سازمانی به عنوان ذیشعور و هماهنگکننده سایر عوامل شناخته میشود و همچنین مهمترین اهرم در افزایش و کاهش بهره وری سازمان است لذا از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و باید توجه خاصی به آن مبذول داشت.
این نقش در سازمانهای خدماتی اهمیت بیشتری می یابد چراکه انسان یکهتاز صحنه کار و عرصه خدمات مربوطه میگردد. حال اگر این انسان با انگیزه و توانمند و بهره ور باشد میتواند سایر منابع را به نحو احسن و مطلوب به کار گیرد و انواع بهره وری را محقق سازد و نهایتاً سازمان را بهره ور کند و گرنه رکود و عقب ماندگی ارمغان نیروی انسانی منفعل و بیانگیزه است. همچنین مقوله بهرهوری و ارتقا آن در بخش بهداشت ودرمان به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن که شامل مواردی چون محدودیت شدید منابع، نیاز کلیه افراد به خدمات بهداشتی درمانی، نداشتن تفکر اقتصادی و ضرورت تفکر انسانی در ارائه خدمات، گران بودن تجهیزات و ...اهمیت این موضوع را دو چندان مینماید. اما اینکه چگونه نیروی انسانی بهرهور میشود و یا بهرهوری افزایش مییابد؟
سؤالی است که پاسخ آن در مؤسسات و سازمان های مختلف به تناسب رسالت آن ها و نیازهای کارکنان گوناگون است، اگرچه ممکن است این نیازها و عوامل، شبیه به هم باشند اما مطمئنا شدت و اولویت تأثیر آنها بر بهرهوری کارکنان یکسان نیست.
در مجموع باید اذعان نمود که فعالیتهای هر سازمانی تحت تأثیر مجموعهای از عوامل قرار دارد که شناخت و بررسی این عوامل میتواند کمک مؤثری بر بهبود فعالیتها و تحقق اهداف سازمانی کند. از طرفی نظر به اینکه بهرهوری تابعی است از عوامل بسیار مختلف، که این عوامل تحت تأثیر رسالت، فعالیت، عملیات و عواملی از این قبیل از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است و همچنین میزان اهمیت و تأثیر این عوامل بر بهرهوری سازمانهای مختلف یکسان نیست، بنابراین برای سازمانها امکانپذیر نیست که در تمامی زمینهها و جنبههای تأثیرگذار وارد شوند. ضرورت رسیدن به بالاترین میزان بهرهوری در ابتدا لازم است طبق معیارها و ضوابط علمی این عوامل از لحاظ اهمیت برای سازمان شناسایی و اولویتبندی شوند، آنگاه برای بهبود بهرهوری، برنامههای اجرایی و طرحهای لازم تدوین شوند.
در زمینه عوامل مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی در ایران و جهان تاکنون مطالعات زیادی انجام گرفته که هدف واحد همه این تحقیقات رسیدن به اولویتهای مشخص متناسب با هر سازمان برای ارتقا هر چه بهتر بهرهوری است.
در تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی از دیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان عوامل هفتگانه مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی عوامل مربوط به شیوه و سبک رهبری و مدیریت سازمان با کسب میانگین امتیاز 4.4 از 5 بیشترین اهمیت را در بهبود بهرهوری داشت. در ردههای بعدی اهمیت به ترتیب عوامل فردی، عوامل مربوط به فرهنگ سازمانی، عوامل مربوط به ساختار سازمانی، عوامل مربوط به نظامهای پاداش، عوامل مربوط به دورههای آموزشی قرار داشتند. در رده آخر اولویت، عوامل مربوط فضای فیزیکی کسب و کار بود که کسب میانگین امتیاز 3.8 از 5 در جایگاه آخر قرار گرفت (جدول 1).
در تعیین و اولویتبندی عوامل فردی مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی ازدیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان چهار عامل فردی مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی انگیزه کارکنان برای کار و تلاش در جهت بهبود روند انجام کار با کسب میانگین امتیاز 4.6 از 5 مهمترین عامل و تجربه کارکنان از شغل مربوطه با کسب میانگین امتیاز 3.9 از 5 کمترین اهمیت را در ارتقا بهرهوری کارکنان داشت. در این ردهبندی علم، آگاهی و دانش کارکنان برای انجام شغل مربوطه از نظر اهمیت در درجه دوم و نگرش فرد در مورد انجام بهتر کارها از نظر اهمیت سوم در درجه سوم قرار می گیرند.
در تعیین و اولویتبندی عوامل مربوط به فرهنگ سازمانی مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی از دیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان سه عامل فرهنگی مؤثر بر بهره وری منابع انسانی تلاش و برنامهریزی در جهت ایجاد نگرش مثبت به بهره وری در کارکنان با کسب میانگین امتیاز 4.2 از 5 بیشترین و فراهم آوردن امکان انجام کارها بهصورت تیمی وگروهی با کسب میانگین امتیاز4 از 5 کمترین اهمیت را در ارتقا بهره وری کارکنان نشان داد.
در تعیین و اولویت بندی عوامل مربوط به ساختار سازمانی و شیوه سازمان دهی مؤثر بر بهره وری منابع انسانی از دیدگاه مدیران میانی، تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد در میان شش عامل ساختاری مؤثر بر بهره وری منابع انسانی توزیع مناسب و منطقی منابع انسانی با کسب میانگین امتیاز 4.4 از 5 بیشترین و بخشهای مختلف تفویض اختیار بیشتر برای انجام برخی کارها به صاحبان فرایند باکسب میانگین امتیاز 4 از 5 کمترین اهمیت را در بهبود بهرهوری منابع انسانی داشت.
در این رده بندی اصلاح فرایندها و روشهای انجام کار اولویت دوم، شفافسازی و مستند نمودن روشهای انجام کار اولویت سوم، هماهنگی وتناسب رشته تحصیلی کارکنان با شغل مربوطه اولویت چهارم و تعریف و تعیین شرح وظایف شغلی اولویت پنجم را داشت.
در تعیین و اولویتبندی عوامل مربوط به شیوه و سبک مدیریت سازمان مؤثر بر بهره وری منابع انسانی از دیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان سه عامل مدیریتی مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی برنامهریزی و اقدام به منظور توجه و تشویق کارکنان بهره ور از سوی مدیران با کسب میانگین امتیاز 4.4 از 5 بیشترین و تفویض فراهم آوردن زمینه برقراری ارتباط باز و شفاف میان مدیران و کارکنان با کسب میانگین امتیاز 4.2 از 5 کمترین نقش را در بهبود بهرهوری منابع انسانی داشت.
در تعیین و اولویت بندی عوامل مربوط به نظامهای پاداش مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی ازدیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان سه عامل پاداش مؤثر بر بهرهوری منابع انسانی طراحی و اجرای مکانیسم های مناسب تشویق و تنبیه بر اساس نحوه عملکرد افراد در زمینه بهره وری باکسب میانگین امتیاز 4.3 از 5 بیشترین و فراهم آوردن امکانات مناسب رفاهی برای کارکنانی که در برنامههای بهبود بهرهوری مشارکت داشته اند باکسب میانگین امتیاز 4 از 5 کمترین تأثیر را در بهبود بهره وری منابع انسانی داشت.
در تعیین و اولویت بندی عوامل مربوط به محیط و فضای فیزیکی سازمان مؤثر بر بهره وری منابع انسانی از دیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد درمیان پنج عامل محیطی مؤثر بر بهره وری منابع انسانی رعایت اصول ایمنی و بهداشت محیط کار با کسب میانگین امتیاز 4.2 از 5 بیشترین و دقت در نحوه استقرار و چیدمان وسایل و تجهیزات با کسب میانگین امتیاز 3.9 از 5 کمترین تأثیر را در بهبود بهره وری منابع انسانی داشت. فراهم آوردن حداقل استاندارهای فیزیکی لازم در طراحی محیط و بخشهای مختلف، بهرهگیری از فناوری مناسب و امکانات لازم برای انجام بهتر کارها و دقت و تلاش در ترتیب و توالی بخشهایی که از نظر کاری با یکدیگر ارتباط دارند، به ترتیب ردههای دوم تا پنجم اهمیت را به خود اختصاص دادند.
در تعیین و اولویت بندی موانع ارتقای بهرهوری منابع انسانی از دیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان موانع هفتگانه بهرهوری منابع انسانی نظامهای نامناسب و ناعادلانه ارزیابی با اهمیتترین و نامناسب بودن محیط و فضای فیزیکی کار کم اهمیتترین موانع بود. نوع مدیریت و نگرش نامناسب مدیران، فقدان نگرش مناسب افراد به موضوع بهره وری، فرهنگ سازمانی نامطلوب برای توجه به موضوع بهرهوری، عدم ارائه آموزشهای کاربردی و مناسب جهت ارتقا بهره وری و بوروکراسی زیاد و اندازه بزرگ محل کار موانعی بودند که ردههای دوم تا ششم را به خود اختصاص دادند (جدول 2)
در تعیین و اولویتبندی راهکارهای مؤثر در ارتقای بهره وری منابع انسانی از دیدگاه مدیران مورد مطالعه، تحلیل اطلاعات نشان داد در میان راهکارهای هفتگانه مؤثر بر بهبود بهرهوری منابع انسانی برنامهریزی برای ایجاد انگیزه های بیشتر در کارکنان بیشترین و تلاش در راستای کوچکسازی اندازه محل کار کمترین اولویت را داشت. نامناسب بودن محیط و فضای فیزیکی محل کار کم اهمیتترین موانع بود .
راهکارهای ایجاد نگرش مثبت در کارکنان در زمینه مباحث بهرهوری، طراحی مدلهای عادلانه ارزیابی عملکرد و پاداش در محل کار، ترویج فرهنگ مشارکت و پیادهسازی مدیریت مشارکتی در محل کار، ارائه بیشتر دورههای آموزشی مناسب و کاربردی در زمینه بهرهوری و توجه به مباحث ارگونومی در ردههای دوم تا ششم قرار گرفتند.