برای اینکه توسعه انجام گیرد لازم است که این ساختارها تغییر یابد تا با گسستن وابستگیهائی که زمینه توسعه نیافتگی را فراهم می سازند، شرایط لازم برای توسعه برپایه قابلیتهای موجود در هر جامعه فراهم گردد. چنین نگرشی شناسائی توانائیهای درونی هر جامعه را مبنای ارائه الگوی توسعه خاص آن جامعه فرض میکند.
ایجاد سیستم اطلاعاتی و برقرار ارتباط دائمی با مراکز علمی وآموزشی برای دستیابی سریع به آخرین پیشرفت های تکنولوژیکی به شکوفائی صنعت و جامعه خواهد انجامید. از این رو پیشرفت صنعت در هر جامعه ای نمی تواند جدا از مطالعه، تحقیق و بررسی آثار دیگران چه به صورت ملی و یا بین المللی باشد. بدون اطلاع از فعالیت علمی دیگران نمی توان امیدوار بود که کارها به درستی انجام شوند و نتایج به دست آمده چقدر قابل قبول و اطمینان است. امروزه و در عصر ارتباطات، منابع، اسناد و اطلاعات فراوانی در گوشه و کنار جهان در مورد صنعت و تکنولوژی به زبان های مختلف منتشر می شود که فقط درصد کمی از آنها بهدست محققین ما می رسد. شبکه های بین المللی از جمله internet در صورت دسترسی آسان محققین به آن می تواند برای موسسات صنعتی راهگشا باشد. بنابراین اطلاعات منتشره مربوط به صنعت در داخل و خارج باید شناسائی، جمع آوری، طبقه بندی و به صورت بانک اطلاعاتی دراختیار محققین قرار گیرد. البته فعالیت های ارزشمندی در این خصوص در برخی سازمان ها از جمله سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی کشور به عمل آمده که باید هماهنگ، کامل و جامع گردد.
برای نهادینه کردن پایگاه اطلاعاتی و تحقیقاتی در صنایع، شناخت کلی اجزاء و چگونگی تشکیل آن و همچنین نحوه استفاده از این اطلاعات و بالاخره مدیریت این پایگاه ضروری است.
توجه به تحقیقات بنیادی، توسعه ای و کاربردی براساس استراتژی بلند مدت و به مقتضای نیازهای ملی صنایع
دانشگاهها از مراکز اصلی پرورش نیروی محقق در هر جامعه ای به شمار می روند. اساساً هیچ جامعه ای خود به خود متحول نمی شود، مگر آنکه افراد آن جامعه متحول گردند و در ایجاد چنین تحولی دانشگاه نقش کلیدی دارد. دانشگاه از یک سو کانون تربیت نیروی متخصص و محقق جامعه بوده و در نتیجه تاثیر مستقیم در کیفیت و کمیت تحقیقات درسطح جامعه دارد و از سوی دیگر به لحاظ دارا بودن پتانسیل تحقیقاتی قابل ملاحظه بخش مهمی از تحقیقات مورد نیاز صنایع باید در آن صورت گیرد. این امر تاکنون با کمال تاسف تحقق نیافته است.
یکی از مهمترین عوامل رسیدن به توسعه ملی و رفع نیازهای صنایع سوق دادن تحقیقات از پژوهشهای صرفا بنیادی به سمت تحقیقات توسعه ای و کاربردی است و این امر با تقویت مدیریت علمی در مراکز صنعتی و تکمیل بخش پویای R & D در کارخانجات صنعتی از یک طرف و فعال شدن آموزش عالی و دانشگاهها در پروژه های صنعتی کشور امکان پذیر است.
بازنگری عمیق در شرح شغل و وظیفه نیروی انسانی محقق برای ایجاد فعالیتهای مهم و واگذاری کارهای روتین و تکراری آزمایشگاهی به سطوح تکنیسن و پائین تر
از عوامل مهم دیگر توسعه تحقیقات، بازنگری و یا تدوین شرح وظایف نیروی انسانی محقق است، به نحوی که کارهای روتین و تکراری و ساده که غالبا تمایل به انجام آن بیشتر است حذف شود و شرایطی فراهم شود که یک محقق صرفاً به امور تحقیقاتی پرداخته و از درگیری با کارهای اداری و اجرائی اجتناب ورزد.
در این زمینه واگذاری امور خدماتی و خدمات آزمایشگاهی به نیروی انسانی در سطح تکنسین ضروری است. لازم به ذکر است که در بعضی مواقع به رغم واگذاری این گونه امور به تکنسینها باز هم نیروی های محقق به دلیل کمبود تکنسین های کارآمد وقت خود را در این زمینه صرف می کنند، در این زمینه باید از طریق آموزش کوتاه مدت و میان مدت کاربردی تکنسین های ماهر تربیت کرد تا این خلاء پر شود. ضمناً شرایط احراز سمتهای پژوهشی می بایست دقیقاً مد نظر قرار گیرد و از انتصاب افراد براساس روابط جداً اجتناب گردد، زیرا یکی از عوامل عمده انحراف تحقیقات از مسیر اصلی خود در کشورهای درحال توسعه همین امر است.
بازنگری در شرایط زمانبندی انجام فعالیتها با توجه به شرایط محیطی و جغرافیایی
شرایط جغرافیایی و محیطی مراکز صنعتی و نیز مشکلات شخصی روحی و خانوادگی شاید این امکان را به محقق ندهد که بتواند دقیقاً در چارچوب مقررات موجود اداری فعالیت نماید. یک محقق باید بتواند در قالب زمانبندی پروژه و کسب نتیجه کار کند نه پر کردن ساعت کار آن در یک محدوده معین. در این راستا شاید لازم باشد با توجه به لزوم فراغت و آزادی فکر قسمتی از کار تحقیقاتی در محل سکونت یا سایر مکانهای مورد نظر محقق انجام پذیرد و یا هر زمانی که پژوهشگر لازم بداند بدون هیچ محدودیتی در محیط صنعت کار تحقیقاتی خود را ادامه دهد. مناسب ترین راه حل در این زمینه آن است که با ساعات انجام کار مشخص گردد.
* تخصیص تسهیلات و امکانات براساس قابلیتهای شغلی و پیشرفتهای حاصله ( حذف روابط غیر رسمی)
در محیط های اداری تسهیلات و مزایا یا به طور یکسان بین کارکنان توزیع و تسهیم می شود و یا بعضاً بر اساس روابط تعلق می گیرد، در شرایط مطلوب تسهیلات اعطائی مراکز تحقیقات صنعتی می بایست به نسبت پروژه های موجود و میزان فعالیت محققین صورت پذیرد. این تسهیلات می تواند شامل اعطای وام های مختلف، استفاده از اتومبیل و منزل سازمانی، استفاده از امکانات تفریحی و..... باشد.
توجه به قدر و منزلت محققان از طریق تدوین مقررات و ضوابط مفید و آسان
رفاه، آسایش و آزادی عمل یک محقق در توسعه تحقیقات صنعتی بسیار موثر می باشد. محیط های اداری قوانین و مقررات خاص خود را می طلبد و مقایسه و تعمیم آن به یک محیط تحقیقاتی سد راهی برای توسعه تحقیقات و ناکامی محققین است. بدیهی است ارزش و ارج نهادن به مقام محقق باعث رشد و اعتلای فکری وی می شود. چه بسا مقررات موجود اداری یک محقق را تا سطح یک کارمند عادی تنزل دهد و از خلاقیت او بکاهد. مقررات و ضوابط در محیط های پژوهشی می بایست طوری تدوین گردد که با شان و منزلت محقق منطبق بوده و او را در جهت انجام تحقیقات کاربردی در صنعت ترغیب نماید.
* شناسایی گروههای غیر رسمی و اخذ نظرات، پیشنهادات و انتقادات آنان برای بهینه سازی فعالیتها
نظریات محققین به عنوان تشکیل دهنده پیکر اصلی یک مرکز R & D باید از طریق شرکت فعال در اتخاذ استراتژیهای تحقیقاتی مد نظر قرار گیرد. بهره جوئی مدیران از این نظریات از اهم وظایف هستند. تشکیل جلسات مشاوره، جلسات عمومی، سخنرانیها نظرسنجی از گردهمایی غیر رسمی تاثیر مثبتی در پیشبرد اهداف پژوهشی در یک مرکز تحقیقاتی دارد. جلب اعتماد پژوهندگان در ارائه نظریات به صورت آزاد و گسترش جو اعتماد راه گشای ارائه نظرات سازنده است.
لزوم بهره وری نیروی انسانی محقق از سود حاصل از فعالیت های صنعتی و دریافت حقوق و مزایا براساس کار مفید
در بعضی از مراکز تحقیقاتی در انجام امور به فعالیتهای روئین توجه شده و پرداختها براین معیار استوار می باشد. در این شیوه محقق تا اندازه ای از نظر مادی تأمین می شود لیکن این امر باعث کاهش تعلق خاطر محقق به صنعت می شود، چرا که ارزش کار خود را با میزان حقوق ماهیانه خود مقایسه می کند. مراکز تحقیقاتی جهت توسعه تحقیقات صنعتی می بایست فعالیتهای فکری و علمی را مد نظر قرار دهند و بر این مبنا حقوق و مزایای کافی پرداخت نمایند. به عنوان یک راه حل عملی مشارکت محققین در سود حاصل از پروژه مهم بسزائی در توسعه تحقیقات صنعتی دارد.
تقویت آموزش های مورد نیاز، ارتباطات داخلی و خارجی با مراکز معتبر تحقیق و توسعه به منظور رشد و بهسازی منابع انسانی موجود در صنایع
تقویت نیروی انسانی به عنوان یکی از سه عنصر اساسی توسعه سریع صنایع و مهمترین سرمایه صنعت از ویژگی خاص برخوردار است که حصول به این هدف بنیادین بستگی به آموزش صحیح محققین دارد. اجرای آموزش های صحیح نیازمند برنامه ریزی دقیق آموزشی براساس نیازهای شغلی است. در برنامه ریزی های آموزشی رعایت مراتب ذیل ضروری است.
الف- بررسی دقیق شرح وظایف کلیه سمتهای تحقیقاتی
ب- شناسائی و تدوین نیازهای آموزشی هر سمت
پ- طبقه بندی نیازهای آموزشی در سطوح مختلف
ت- استاندارد نمودن محتوی دوره های آموزشی در جهت دستیابی به نیازهای شغلی
ج- اجرای دوره های آموزشی با در نظر گرفتن اولویت ها
چ- ارزشیابی نتایج اجرای دوره بازخورد نتایج در برنامه ریزیهای بعدی
به علاوه شرکت مستمر نیروهای محقق در مجامع علمی و سمینارها و بازدید از مراکز تحقیقاتی به منظور به روز نگه داشتن دانش محققان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. نتیجه نهایی آنکه آموزشهای جامع و فراگیر برای بهسازی نیروی انسانی صنعت از لحاظ مهارت، آگاهی، دانش ،تکنولوژی و اطلاعات ضروری است.
توسعه تحقیقات از طریق تعمیق همکاری های صنعت و دانشگاه
دانشگاهها به عنوان عالی ترین مراکز علمی و آموزشی و صنایع به عنوان مراکز تولیدی جامعه سهمی انکار ناپذیر در توسعه مادی و فرهنگی جامعه داشته و ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی میان آن دو وجود دارد، به نحوی که در کشورهای توسعه یافته اکثر مراکز تحقیقاتی و پژوهشی وابسته به صنایع یا توسط دانشگاهها اداره می شوند و یا مراکز علمی نقش ویژه ای در اداره آنها دارند.
این ارتباط هنوز در کشور ما به اندازه کافی برقرار نشده است. دانشگاه و صنعت ارتباط روشن و تعریف شده ای ندارند. به همین جهت ممکن است در خیلی از موارد برای فارغ التحصیلان دانشگاهی به اندازه کافی در بازار صنایع کار وجود نداشته باشد یا نیروی متخصص موردنیاز صنایع در دانشگاهها تربیت نشوند و یا در حالت سوم بیش از میزان تقاضا، نیروی انسانی متخصص به صورت مازاد عرضه شود. از این گذشته دانشجویان فارغ التحصیل شده با ویژگیهای صنعت ایران آشنایی کافی نداشته و اغلب آنها در هنگام ورود به بازار کار و اشتغال در واحدهای مختلف صنعتی اختلاف زیادی میان آموخته های خود و نیازهای مشاغل می بینند. صنایع کشور نیز هنوز نتوانسته اند نیازهای علمی و تحقیقاتی خود را از طریق ارتباط با مراکز دانشگاهی تامین نمایند.
در این زمینه در تمام جوامع پیشرفته مشکلاتی وجود داشته است. «در ایالات متحده آمریکا صنعت اغلب از ماهیت آهسته و غیرمتمرکز تحقیقات دانشگاهی ناخشنود بوده و گرایش کمتری برای مشارکت حق اختراع با دانشگاهها دارد. در این کشور گرایش دانشگاه به سمت انجام پروژه های کاربردی و رها کردن پروژه های بنیادی باعث نگرانی گروهی از کارشناسان شده است، لیکن غالباً این گرایش امری مفید و برای توسعه ملی ضروری است.»
در این زمینه مشکلات عدیده ای وجود دارد که به طور خلاصه می توان به شرح ذیل برشمرد:
- مشخص نبودن اهداف، اهمیت و جایگاه تحقیقات و نداشتن الگوی تحقیقاتی؛
- عدم ثبات سیاستگذاری درمورد تحقیقات ( نظام تحقیقاتی و عدم اولویت نیروی تحقیقات)؛
- عدم سیاستگذاری لازم در خصوص هم جهت شدن تحقیقات با نیازهای واقعی کشور؛
- سیاست واردات بی رویه و تفکر راحت بدست آوردن، از این رو نیازی به تحقیقات احساس نمی شود؛
- عدم وجود یک سیستم و برنامه مشخص در جهت رشد فعالیتهای تحقیقاتی کاربردی در دانشگاهها؛
- عدم ثبات در استراتژی و خط مشی های اقتصادی صنعتی؛
- عدم وجود مکانیزم مالی برای پرداخت ( بوروکراسی اداری و مالی) و عدم تأمین بودجه کافی برای مسائل پژوهشی؛
- عدم انسجام و اشتراک مساعی لازم در حل مشکلات مشترک در صنایع کشور و تمایل به جذب بودجه تحقیقاتی در صنعت به صورت مستقل؛
- تمایل به دستیابی فناوری خارجی توسط صنعت و نا آشنائی صنعت با توانمندی دانشگاههای کشور؛
- بی اعتمادی صنعت به تحقیقات دانشگاهی و نبودن کادر متخصص در صنعت به منظور تعریف پروژه و معرفی به دانشگاه و عدم اطلاع دانشگاهیان از نیازها و مشکلات صنعت؛
- کمبود شدید امکانات تحقیقاتی و پژوهشی – عدم انگیزش اساتید با کارهای تحقیقاتی؛
- وضعیت اقتصادی و چند شغلی شدن اساتید و محققان؛
- عدم توازن بین حق التحقیق وحق التدریس؛
- عدم توازن میان برنامه های تربیت دانشجو با رشته های مورد نیاز مراکز تحقیقاتی و افزایش تراکم در بعضی از قسمتها.
در پایان اندیشیدن تمهیدات لازم برای حل مشکلات فوق تاثیر بسزایی در برداشتن گام های موثر در راه توسعه تحقیقات صنعتی کشور خواهد داشت که به نوبه خود نیاز به بررسی و دقت نظر دارد.