این تحلیل ها بینش ما را نسبت به عوامل اصلی تاثیرگذار بر ایجاد ارزش تصحیح کردند.
این مطالعه نشان می دهد که مهم ترین عامل در ایجاد ارزش در شرکت های پتروشیمی در واقع ترکیب پورتفوی محصولات تولیدی آنها است. استراتژی های مربوط به بهبود بازدهی سرمایه های سرمایه گذاری شده (ROIC) به عنوان مهم ترین عامل اثرگذار در ایجاد ارزش در هر یک از بخش های تولید محصول باید بر روی کارایی سرمایه و سود تمرکز کنند و سعی کنند که پیش از بزرگ تر شدن مشکل در مورد آن چاره ای بیندیشند.
در سطح شرکتی، یک رویکرد سختگیرانه در مورد مدیریت پورتفو می تواند عامل بسیار مهمی در ایجاد ارزش باشد. اگر به جای هدف قرار دادن اندازه یا میزان رشد بر روی بازدهی بلندمدت سرمایه تمرکز کنیم، و اگر مطمئن باشیم که بخش های مختلف یک پورتفو به خوبی مدیریت می شوند، در مسیر ایجاد ارزش حرکت کرده ایم.
صنعت پتروشیمی کنونی با داشتن بیش از 70.000 خط تولید محصول و ده ها بازار جغرافیایی به شدت پیچیده است. تعداد بسیار زیادی استراتژی یا استراتژی های ترکیبی در طول سال های طولانی برای خیلی از بازارها توسعه داده شده اند، به نحوی که برای تحلیل گران و مدیران بسیار سخت است که بفهمند چه چیزی واقعا باعث ایجاد ارزش برای سهامداران می شود.
در شرایطی که عملکرد گذشته به هیچ عنوان تضمینی برای بازدهی آینده نیست، ما به دلایل مختلف بر این باور هستیم که بررسی الگوهای تاریخی ایجاد ارزش ممکن است بینش خوبی برای طراحی فرمول استراتژی های آینده به ما بدهد. صنعت پتروشیمی تقریبا حدود 30 سال پیش به بلوغ رسیده است، بنابراین تحولات عرضه و تقاضا کمابیش قابل پیش بینی هستند.
علاوه بر این، بر خلاف صنعت تولید محصولات داروئی و ارتباطات از راه دور، خیلی بعید است که این صنعت در آینده نزدیک تحت تاثیر فناوری های جدید یا مقررات تحول قابل توجهی داشته باشد. بنابراین، به احتمال بسیار زیاد روندهای تاریخی تا حد بسیار زیادی می توانند آینده صنعت را ترسیم کنند.
به منظور طراحی یک پایه و اساس معقول، در این مطالعه داده های 40 ساله مربوط به بازارهای مالی و سهام در مورد 130 شرکت پتروشیمی که به صورت عمومی سهام آنها در اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا مبادله می شود را در نظر گرفته ایم، و تا جایی که امکان داشته است تعدیل ها و شاخص هایی را در نظر گرفته ایم که در این جغرافیای وسیع قابل مقایسه باشند.
از آنجایی که طبقه بندی استراتژی ها بسیار دشوار است، ما تصمیم گرفتیم که عملکرد نسبی را با استفاده از ابعاد ساده قابل اندازه گیری بسنجیم. اگرچه این ابعاد به صورت مستقیم مربوط به انتخاب های استراتژیک مهم برای بازیگران صنایع فردی هستند.
مطالعات ما نشان می دهد که در سطح صنعت پتروشیمی، هیچ یک از متغیرهایی که به صورت عمومی به عنوان عوامل استراتژیک برای ایجاد ارزش در صنعت در نظر گرفته
می شوند .عواملی مانند اندازه، منطقه جغرافیایی، وضعیت بازار، یا درجه تمرکز- تفاوت زیادی ایجاد نمی کنند.
عملکرد یک شرکت پتروشیمی به شدت با پورتفوی محصولات آن همبستگی دارد – شرکت های پتروشیمی تولیدکننده محصولات پتروشیمی، مواد تخصصی یا مواد هر دو. در هر یک از این بخش ها، روندهای متمایز در متغیرها می توانند شناسایی شوند که منجر به تولید بینش های ارزشمند در مورد شرکت های پتروشیمی می شوند.
پویایی در یک صنعت بالغ
صنعت پتروشیمی معمولا به عنوان یک صنعت کند با رشد آهسته در نظر گرفته می شود –این لقب به این دلیل به این صنعت اطلاق می شود که اولا این صنعت یک صنعت بالغ است و ثانیا بازدهی سهامداران این صنعت با سهامداران شرکت های فناوری در طول دوره حباب در اواخر دهه 1990 مقایسه می شود. اگرچه داده های بلندمدت نشان می دهد که این شهرت تا حد زیادی توجیه پذیر نیست.
برای شروع بحث در نظر داشته باشید که اگرچه درصد فعالیت های اقتصادی کلی که برای این صنعت در نظر گرفته می شود در حال کاهش است . در ایالات متحده آمریکا در طول 25 سال از 4 درصد به کمتر از 2 درصد کاهش یافته است.بازدهی سهامداران تقریبا با شاخص های کلی بازار در ایالات متحده آمریکا و اروپا مساوی بود. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا هم صنعت پتروشیمی و هم بازار، بازدهی در حدود 13 درصد در سال داشتند، نرخی که در مقایسه با سایر صنایع بالغ همچون فولاد، خودروسازی، خمیر کاغذ و کاغذ بسیار بالاتر بود. این موضوع قطع یقین مزیت بزرگی برای صنعت پتروشیمی بود.
علاوه بر این، پویایی و تحرک بسیاری بین چهار شرکت پتروشیمی که دارای بالاترین و پایین ترین عملکردی هستند وجود دارد –که این امر نشان دهنده پتانسیل این صنعت در ایجاد ارزش است و بر این واقعیت صحه می گذارد که بازارهای سهام به دقت عملکرد تک تک شرکت ها را زیر نظر دارند. به این معنی که هر شرکتی که دارای عملکرد بهتری باشد به زودی این شانس را پیدا می کند که در بین شرکت های برتر در صنعت پتروشیمی قرار گیرد و اگر شرکتی اندکی سهل انگاری کند به راحتی رتبه بالای خود را از دست خواهد داد و به رده های بعدی سقوط خواهد کرد. به همین دلیل است که مثلا ده شرکت برتر چند سال گذشته به هیچ عنوان مشابه ده شرکت برتر در 20 سال گذشته نیستند.
این تحرک و پویایی را باید در چارچوب مفهومی بلوغ صنعت پتروشیمی در نظر بگیریم. هیچ اختلال قریب الوقوعی کل سیستم صنعت را تحت تاثیر قرار نخواهد داد، اما هزاران تغییر، برای مثال در قیمت عوامل و تقاضای مصرف کنندگان نهایی، به شرکت های پتروشیمی این امکان را می دهد که محصولات و خدمات خود را مجددا به صورت پویا در بازارهای خاص و در مناطق جغرافیایی خاص تعریف کنند.
برای شرکت های فعال در سایر صنایع بالغ، مانند صنایع خمیر کاغذ و کاغذ یا صنایع فلزی و معدنی، خیلی سخت است که بتوانند به صورت رقابتی جایگاه خود را تغییر دهند. نمودار 1 شاخص اندازه گیری فعالیت اقتصادی در صنعت پتروشیمی را با شاخص کل تولیدات صنعتی مقایسه می کند. همانطور که در این نمودار نشان داده شده است این دو شاخص در طول دو دهه گذشته کمابیش از یک روند تبعیت کرده اند.
نمودار 1- شاخص اندازه گیری میزان فعالیت های اقتصادی در صنعت پتروشیمی در مقایسه با شاخص کل تولیدات صنعتی
منبع: https://markets.businessinsider.com
نمودار 2 نیز شاخص فعالیت های صنعت پتروشیمی را در بازه زمانی بین سال های 1948 و 2017 نشان می دهد. میله های خاکستری رنگ در این نمودار نشان دهنده دوره های زمانی است که در آنها رکود اقتصادی وجود داشته است و همانطور که در نمودار واضح است در همه زمان هایی که رکود اقتصادی وجود داشته است فعالیت های تولیدی در صنعت پتروشیمی دارای روند نزولی بوده است.
نمودار 2- شاخص فعالیت های تولیدی در صنعت پتروشیمی در طول زمان
منبع: https://www.prnewswire.com