در قرن گذشته، سهم سرمایه فیزیکی از تولید ناخالص داخلی در اقتصاد کشورهای پیشرفته، با افت شدیدی همراه بوده است؛ در حالی که سهم سرمایه انسانی افزایش یافته است. این افزایش در سهم سرمایه انسانی از تولید ناخالص داخلی، موجب پیدایش مفهوم اقتصاد دانشی شده است. اشکال مختلف
سرمایه به عنوان نهاده ای در نظر گرفته شده است که وارد فرایند تولید کالاها و خدمات می شوند؛ ولی سرمایه انسانی را نمی توان همچون یک نهاده ساده در نظر گرفت و نقشی پیچیده تر در فرایند تولید کالا یا ارائه خدمات دارد. سرمایه انسانی، به دانش، تحصیلات، شایستگی های کاری و ارزیابی های روانسنجی اشاره دارد.
سیمون کوزنتس برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1971، اعتقاد داشت که مفهوم سرمایه که تنها سرمایه فیزیکی و کالایی را شامل می شود؛ مفهومی ناقص و نارسا است. بنابراین، باید سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی هر دو به حساب آیند. او در این ارتباط میگوید: «سرمایه انسانی یک کشور صنعتی پیشرفته، ابزارها و ادوات صنعتی آن کشور نیست؛ بلکه، اندوخته دانش های آن است که از آزمایش ها بدست آمده و کارآموزی افراد آن کشور برای بکار بردن این دانش هاست».
او معتقد بود که سرمایه گذاری در آموزش منبع مهمی برای تشکیل سرمایه انسانی، نظیر توانا ساختن نیروی کار و پیشرفت دانش فنی در تولید محسوب می شود و سرمایه انسانی را عامل مهمی در توسعهی اقتصادی کشور به
حساب می آورد.
استیونس (2010) سرمایه انسانی را ارزش ایجاد شده در نیروی کار میداند. همچنین بیان میکند که سرمایه انسانی، نیروی کاری نیست که در سازمان کار می کند، بلکه نیروی کاری است که به سازمان در رسیدن به هدفش کمک می کند.
الانیانی و اکماکیند (2008) نیز بر اهمیت رابطه بین سرمایه انسانی و رشد اقتصادی تأکید دارند. آنها بیان می کنند که سرمایه انسانی با سرمایهگذاری در خود شخص همراه است که باعث افزایش بهره وری اقتصادی می شود. کوان (2009) معتقد است که انباشت سرمایه انسانی باعث افزایش دستمزد، بهره وری و رشداقتصادی می شود. بنابراین استدلال می کند که تجمع این نوع از سرمایه بر بسیاری از بخش های اقتصاد اثر می گذارد.
تربیت نیروی انسانی ماهر
ر جهان امروز با توسعه فناوریها و تغییرات گسترده ناشی از آن بسیاری از کشورها از رویکرد اقتصاد مبتنی بر منابع به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش و مهارت حرکت کردهاند و همین مساله موجب شده تا سه محور نوآوری، فناوری و شایستگی در روند توسعه و پیشرفت کشورها از اهمیت قابل توجهی برخوردار شود.
ر این اساس بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به سرعت به سمت مهارتآموزی و تربیت نیروی کار ماهر رفته و از نقش راهبردی آموزشهای مهارتی در برنامه ریزیها و سیاستگزاریهای کلان خود سود بردهاند.
رشد فزاینده جمعیت، میزان بالای بیکاری و مشارکت روزافزون در فعالیتهای اقتصادی، تقاضاهای جدیدی را برای تربیت نیروی انسانی ماهر ایجاد کرده که این شرایط نیز به نوبه خود بر اهمیت و حساسیت این آموزشها افزوده است.
هرم تحصیلی در کشورهای پیشرفته جهان به صورت ارائه ۳۰ درصد از آموزشها به شکل آکادمیک و تئوری و ۷۰ درصد به شکل عملی و مهارتی صورت می پذیرد که این امر مؤید اهمیت آموزشهای مهارتی و نقش این آموزشها در توسعه و پیشرفت کشور است. این در حالی است که در کشور ما بیش از ۷۰ درصد آموزشها به شکل تئوریک و ۳۰ درصد به شکل عملی است.
نظام آموزش فنی و مهارتی، به عنوان یکی از اجزای مهم نظام آموزش و پرورش کشورها، متصدی اصلی پرورش نیروی انسانی ماهر و نیمهماهر است. سرمایه گذاری در حوزه آموزشهای مهارتی فنی و حرفهای در ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری موثر است.
ساختار تربیت نیروی انسانی ماهر در آلمان
بر اساس مطالعات صورت گرفته، کشور آلمان با اصلاحاتی که در حوزه قانون کار و مالیات انجام داده توانسته فضای اقتصادی کار خود را بهبود بخشد. آلمان با سرمایهگذاری تاریخی در حوزه آموزشهای مهارتی و آموزش مهارتی مبتنی بر صنعت مهندسی، زمینه رشد و توسعه و رونق اقتصاد خود را فراهم کرده است و چنانچه این سرمایهگذاری در سازمان آموزش فنی و حرفهای کشورمان نیز صورت پذیرد، میتواند در ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری جویندگان کار و فارغ التحصیلان نقش بسزایی داشته باشد.
صاحبنظران بر این باورند که نظام آموزش مهارت و فناوری در آلمان، از قویترین نظامهای آموزش مهارتی در دنیا به شمار میرود که در حوزه سیاستگذاری، اجرا و تدوین موفق عمل کرده است.
آموزش مهارتی در کشور آلمان منطبق بر سیستم آموزشی دوآل (دوگانه) است و هدف آموزش در چنین سیستمی این است که آموزشهای پایه مربوط به شغل و توانایی صلاحیتهایی را که برای اجرای فعالیتهای حرفهای در دنیای دائما در حال تغییر مورد نیاز است در یک دوره آموزشی مدون ارائه کند.
اکثر قریب به اتفاق فارغ التحصیلان سیستم دوآل پس از طی دوره آموزشی، شغلی را به عنوان نیروی متخصص احراز می کنند و غالباً در آینده از امکانات ادامه آموزش استفاده میکنند. فارغ التحصیلان همچنین میتوانند تحت شرایطی معین از نظام تمام وقت، دیپلم مدرسه عالی تخصصی را اخذ کرده و سپس، به تحصیلات آکادمیک بپردازند.
ساختار تربیت نیروی انسانی ماهر در کانادا
در کشور کانادا هیچگونه مدیریت آموزش متمرکز و نظام ملی آموزش یکپارچه وجود ندارد و این موضوع شامل آموزشهای فنی و حرفه ای هم میشود.
آموزشهای فنی و حرفهای رسمی از مقطع متوسطه آغاز میشود ولی آموزشهای غیررسمی به جز استان «کِبِک» در سایر استانها، مهارت آموزی پس از اتمام مقطع متوسطه در قالب آموزشهای استاد شاگردی برای افراد علاقمند به ورود به بازار کار ارائه میشود اما در آموزشهای مهارتی متنوع در طول سالهای متوسطه و پس از آن نیز قابل ارائه است.
آن چه مهم است آموزشهای مهارتی در سطح ملی با هماهنگی و عقد قرارداد بین وزارت توسعه منابع انسانی و مهارت آموزی با ادارات آموزش و حرفه آموزی استانها در تحقق سیاست تأمین نیروی کار و با تامین منابع لازم صورت میپذیرد (آموزشهای فنی و حرفهای غیررسمی سازمان یافته).
همچنین وزارت توسعه منابع انسانی و مهارت آموزی با وزارت صنایع در اجرای برنامههای کارآموزی و نظارت و تأمین اعتبار لازم پشتیبانی و همکاری دارد.در سطح استانها همکاری و پیوند قوی بین وزارت توسعه منابع انسانی و وزارت آموزش و حرفه آموزی دیده میشود.
در دوره تحصیلات تکمیلی نیز دانشگاهها به فراخور حال، برخی آموزشهای مهارتی و حرفه آموزی را به دانشجویان ارائه میدهند و در کالجها نیز آموزشهای کارآموزی و استاد شاگردی برای دانشجویان به طور رسمی و آموزشهای کوتاه مدت و ارتقای مهارت برای کارگران و متخصصان کارخانجات ارائه میدهند.
ساختار تربیت نیروی انسانی ماهر در ترکیه
نظام آموزش فنی و حرفهای در کشور ترکیه نیز زیر نظر وزارت آموزش ملی اداره می شود. آموزش فنی و مهارتی در ترکیه در دو بخش رسمی و غیررسمی به اجرا در آمده است.
در این نظام، آموزش فنی وحرفهای به دو شکل آموزش نظری ( آموزش در مرکز یا مدرسه) و آموزش کاربردی یا عملی (آموزش در بنگاه اقتصادی) مشابه مدل دوگانه (دوال) آلمان صورت میگیرد.
آموزش غیررسمی، خدمات آموزشی را غیر از خدمات آموزشی رسمی، در راستای اهداف کلی و اصول پایه آموزش ملی به شهروندان فراهم آورده و هرگز وارد سیستم آموزشی نشده یا در سیستم خاص آموزش رسمی حضور نیافته است.
طی سالهای گذشته اهمیت مهارت آموزی و توسعه آموزشهای فنی و حرفهای در صنایع و بنگاهها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و وزارت کار مصمم است تا گفتمان مهارت را به شکل گسترده در کشور راه اندازی کند.
در این راستا، سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور با هدف تربیت نیروهای ماهر و خلاق، تفاهمنامههایی را با وزارتخانهها و ارگانهای مختلف از جمله وزارت علوم، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و قرارگاه مهارتافزایی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح منعقد کرده است.اجرای پایلوت طرح ایران مهارت در راستای مهارت آموزی دانش آموزان و اجرای طرح کارورزی در راستای اشتغال پذیری دانش آموختگان دانشگاهی نیز از دیگر طرحهایی است که سازمان آموزش فنی و حرفهای در این زمینه با جدیت دنبال میکند.