اتحادیه اروپا به عنوان یکی از مناطق مهم جهان به لحاظ تولید محصولات پتروشیمی در دو دهه گذشته، پرچمدار قانونگذاری در مورد آلایندگی صنعت پتروشیمی است. اگر چه در طول دهه گذشته سهم اتحادیه اروپا از بازار جهانی پتروشیمی همواره رو به افول بوده است اما باعث نشده که این اتحادیه دست از تلاش در مسیر بهبود شرایط محیط زیست بردارد.
برخی از تحلیلگران صنایع پتروشیمی بر این باورند که قوانین و مقررات مربوط به محیط زیست باعث شده کارایی و بهرهوری در این صنایع کاهش یابد و این صنعت به لحاظ نوآوری نتواند همه کالاهای مورد نیاز در مسیر توسعه را تولید کند. زیرا در حین نوآوری باید به این مسئله بیاندیشند که تولید این کالا یا محصول جدید تا چه اندازه برای محیط زیست خطرناک خواهد بود. همین مسئله باعث کندی روند نوآوری در صنعت پتروشیمی شده است.
از سوی دیگر بسیاری از طرفداران محیط زیست معتقدند که صنعت پتروشیمی به رغم همه مقررات وضع شده در طول سالیان گذشته نتوانسته برنامههای جامعی در جهت کاهش نرخ آلایندگی خود معرفی نمایند. ضمن اینکه سهم قابل توجه صنعت پتروشیمی در درآمدزایی کشورهایی که صاحب شرکت های پتروشیمی بزرگ هستند باعث شده است که لابی این شرکتها در در دور زدن قوانین و مقررات مربوط به حفاظت از محیط زیست بسیار فعال بوده و بعضاً موفق باشد.
اگرچه لازم به ذکر است که وضعیت احترام به قوانین وضع شده در زمینه کاهش آلاینده های تولیدی در صنایع پتروشیمی و تولید مواد شیمیایی در کشورهای توسعه یافته بسیار جلوتر از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است.
تحلیل گران صنعت پتروشیمی در کشورهای در حال توسعه دلایل متعددی را برای این مسئله عنوان میکنند، از جمله اینکه کشورهای توسعه یافته کنونی در مراحل توسعه خود سهم بسیار بیشتری در تولید آلاینده ها نسبت به سهم امروزی کشورهای درحال توسعه داشته اند، اما در آن زمان کسی نگران محیط زیست نبوده است.
حال که کشورهای توسعه یافته خود به درجه ای از کمال در صنایع سنگین رسیدهاند، قوانین و مقررات محیط زیستی را وضع می کنند و همه کشورها از جمله کشورهای در حال توسعه را موظف به رعایت این قوانین می دانند. بنابراین قانونگذاران و سیاستگذاران کشورهای توسعه یافته باید به این پرسش مهم پاسخ دهند که چرا در مراحل توسعه خود تا این اندازه نگران محیط زیست و انتشار آلاینده ها نبودهاند؟
از سوی دیگر، کشورهای در حال توسعه به لحاظ مالی توانایی تامین فناوری های پیشرفته که آلاینده های کمتری تولید بکنند یا محصولات فاقد کربن تولید کنند را ندارند. همین امر باعث می شود که محصولات تولیدی این کشورها در کشورهای توسعه یافته طرفداران چندانی نداشته باشد و یا صادرات بسیاری از این محصولات به کشورهای توسعه یافته ممنوع است، چرا که قوانین و مقررات مربوط به کاهش آلاینده های خطرناک را رعایت نکردهاند.
از همین جهت تولیدکنندگان در کشورهای در حال توسعه همواره با یک پازل بسیار بزرگ و گمراه کننده مواجه بودهاند، آیا باید به فکر منافع خود باشند یا به فکر رعایت قوانین محیط زیستی؟
در پاسخ به این سوال به چند نکته مهم باید توجه داشته باشیم:
۱. ممکن است که کشورهای توسعه یافته در مراحل توسعه محصولات پتروشیمی و شیمیایی خود با قوانین دست و پا گیر امروز مواجه نبوده باشند، اما نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که در آن زمان هنوز بسیاری از مضرات مواد شیمیایی برای این کشورها مشخص نشده بود.
زیرا مضرات بسیاری از این مواد در طول زمان برای انسان آشکار می شود، ضمن اینکه فهم مضرات مواد شیمیایی خطرناک نیازمند سرمایهگذاریهای مالی بسیاری است که این کشورها در مراحل مقدماتی پیشرفت خود قادر به تامین آن نبوده اند و حالا که توانسته اند سهم بسزایی در صنعت پتروشیمی داشته و از این رهگذر درآمد مکفی برای سرمایهگذاری در این زمینه به دست آورد اثرات منفی مواد شیمیایی پی برده اند.
۲. نکته مهم دوم که تحلیل گران صنعت پتروشیمی در کشورهای در حال توسعه بایستی به آن توجه داشته باشند این است که وضع این قوانین و مقررات برای همه شرکتها در سراسر دنیا شامل هزینه و صرف نظر از سودآوری است، بنابراین همه شرکت ها از لحاظ هزینه ای که باید به لحاظ رعایت قوانین محیط زیستی بپردازند یکسان هستند. چه بسا برخی از این قوانین برای کشورهای توسعه یافته که دارای صنایع پیچیده تولید برخی از مواد شیمیایی هستند نیز گران تر تمام شود.
۳. نکته سوم این است که جمعیت جهان در دوره توسعه صنایع پتروشیمی در کشورهای توسعه یافته به این اندازه نبوده و میزان تولید صنایع پتروشیمی نیز قابل مقایسه با میزان تولید فعلی نیست. از آنجا که میزان آلاینده های منتشر شده در محیط زیست ارتباط مستقیم با میزان تولید محصولات پتروشیمی دارد بنابراین هرچه جمعیت جهان بیشتر شود تقاضا برای این مواد بیشتر شده و به همین دلیل مضرات این مواد شیمیایی برای زندگی بشر و همه موجودات زنده هر روز بیشتر و بیشتر می شود، زیرا افزایش جمعیت جهان امری اجتناب ناپذیر است.
۴. تنوع محصولات پتروشیمی نیز در آن دوره به اندازه دوره فعلی نبوده است، همین تنوع باعث ایجاد نیازهای جدید و محصولات جدیدی می شود که باز هم منجر به افزایش تولید محصولات پتروشیمی و افزایش آلاینده های مضر برای محیط زیست است.
۵. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم مختص کشورهای یک منطقه خاص نیست. هوایی که در آن نفس میکشیم نیز مختص یک کشور نیست اگرچه ممکن است برخی کشورها به لحاظ اقلیمی شرایط مساعد تری داشته باشند اما در نهایت اتمسفر کره زمین برای همه انسانها است و هر آسیبی که به این جو و اتمسفر وارد شود زندگی همه ساکنین زمین را تحت تاثیر قرار می دهد.
چون هوا سیال است ساکن نیست و این سیالیت باعث می شود که وضع قوانین و مقررات و رعایت آنها تنها در یک گوشه از جهان به هیچ وجه منجر به حل شدن مشکل محیط زیست نشود. به این مفهوم که اگر به عنوان مثال صرفاً در اتحادیه اروپا قوانین و مقررات مربوط به حفاظت از محیط زیست در تولید محصولات پتروشیمی و مواد شیمیایی رعایت شود، در حالی که در سایر قسمتهای جهان به خصوص آسیا که امروز حرف اول را در صنعت پتروشیمی دنیا میزند این قوانین و مقررات نادیده انگاشته شوند دود آن به چشم ساکنین همه این مناطق شامل اتحادیه اروپا میرود. بنابراین عزمی جهانی لازم است تا مشکل محیط زیست حل شود. اراده یک کشور یا یک منطقه خاص برای حل مشکل تاریخی محیط زیست با صنایع پتروشیمی و شیمیایی راه به جایی نخواهد برد.
۶. تولید کننده از لحاظ اقتصادی همواره به یک چیز فکر میکند: حداکثرسازی سود خود. برای حداکثرسازی سود در راه وجود دارد حداکثر سازی درآمد یا حداقل سازی هزینه.
اگر موضوع را به همین سادگی ببینیم در آن صورت هزینه انتقال فناوری های جدید برای کاهش آلاینده های محیط زیستی در فرآیندهای تولید مواد پتروشیمی و شیمیایی را باعث شکست پروژه سودآوری خود تحلیل میکنیم.
زیرا سمت هزینهای به شدت سنگین شده در صورتی که درآمده آن در کوتاه مدت قابل توجه نیست. نکته مهم در تحلیل هزینه فایده چنین تصمیمی این است که درآمد و هزینه دو متغیر پویا هستند یعنی همراه با زمان تغییر میکنند، پس باید در طول زمان ارزیابی و تحلیل شوند، نه در یک نقطه زمانی خاص! به عبارت دیگر ممکن است که انتقال فناوریهای جدید در دوره زمانی فعلی باعث کاهش سودآوری شود اما اگر آن را در طول یک دوره زمانی میان مدت یا بلند مدت تحلیل کنیم می بینیم که منافع سودآوری و درآمدی آن بسیار بیشتر از هزینه های کوتاه مدت آن است.
دلیل آن بسیار ساده است زیرا اگر به فناوری های جدید که باعث انتشار آلاینده های کمتر در محیط زیست می شود روی نیاوریم، به مرور زمان مناطق مختلف جهان روی خوش به کالاها و محصولات تولیدی ما نشان نخواهند داد و به این ترتیب صادرات کالاها و خدمات تولیدی ما با مشکل عدیده مواجه خواهد شد.
در تحلیل هزینه و فایده این نکته مهم را باید به نظر داشته باشیم که رکود یک کسب و کار و در جا زدن در بازار داخلی باعث شکست محتوم آن شرکت یا موسسه خواهد شد. به عبارت ساده تر، شرکتی که در میان مدت و بلندمدت استراتژی مناسب و بهروزی برای توسعه کسب و کار خود نداشته باشد محکوم به شکست و مرگ خواهد بود. یکی از الزامات اساسی در مسیر توسعه یک شرکت تطابق با نیازهای روز جهان و بازارهای جهان است. بنابراین هزینه این تطابق، هرچند جذاب، بسیار کمتر از هزینه حذف از بازار برای همیشه است.
۷. این تحلیل ها برای همه کشورها نتیجه و اثر یکسان نخواهد داشت، زیرا عزم یک شرکت برای تطابق با مدلهای روز تجارت و کسب و کار جهان صرفاً به اراده آن شرکت بستگی ندارد، بلکه عوامل اقتصادی سیاسی اجتماعی امنیتی و فرهنگی بسیار زیادی وابسته است که در کوتاه مدت قابل تغییر نیستند.