آنچه در ادامه می آید گفتگوی پیام پتروشیمی با رضا جعفری نیاسر سرپرست امور مالی شرکت حمل و نقل پتروشیمی است.
• برای آشنایی بیشتر خوانندگان، کمی در مورد سوابق کاری خود در صنایع پتروشیمی بفرمایید.
در دی ماه سال 1347 در شهر کاشان متولد شدم و تا پایان تحصیلات متوسطه در کاشان تحصیل کردم و پس از آن با شروع خدمت وظیفه به تهران آمدم که این امر مصادف با پذیرش در دانشگاه- در رشته کارشناسی حسابداری - و اشتغال و سپس ازدواج و اقامت دائمی در تهران شد.
در سال 1371بعنوان نیروی پیمانکار، وارد صنعت پتروشیمی شدم و درسال 1380 مفتخر به استخدام در شرکت ملی نفت ایران شدم. و از ابتدا در شرکت حمل و نقل پتروشیمی مشغول به خدمت شدم و در حال حاضر با سمت سازمانی مسئول حسابداری عمومی بعنوان سرپرستی امورمالی در شرکت مذکور انجام وظیفه می کنم.
• اگر زمان ورود خود به NPC را با شرایط امروز مقایسه کنید، چه نکاتی حائز اهمیت است؟
با لطف خداوند منان، توجه مدیران و اهتمام همکاران، خوشبختانه شرایط در این مجموعه همواره روند پیشرفت و توسعه را طی کرده و با پیمودن مسیر پر فراز و نشیبی، بسیاری از طرح های تولیدی به مرحله بهره برداری رسیده اند و تولد بسیاری از طرحهای دیگر نیزکلید خورده است. بدیهی است این رشد تصاعدی موجبات رشد و توسعه تمامی صنایع وابسته را نیز فراهم کرده که توسعه و افزایش فعالیت شرکت حمل و نقل پتروشیمی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
• فکر می کنید نمونه بودن به چه عواملی بستگی دارد؟
از مهم ترین عوامل می توان از برنامه ریزی صحیح که بر اساس کارشناسی های فراوان و دقیق انجام شده نام برد. هم چنین از عوامل موثر می توان به مدیریت کارآمد و دلسوز، تلاش فراوان تمامی همکاران و بررسی نتایج و آمارها بصورت پویا اشاره کرد.
• انتخاب کارمند نمونه چه تحولی را در روند کاری «نمونه ها» و به ویژه سایر افراد سازمان ایجاد می کند؟
پر واضح است که انتخاب کارمند (یا کارمندان) نمونه نه تنها تاثیر عمیقی در بهبود روند کاری فرد (یا افراد) مورد نظر دارد و باعث افزایش بهره وری ایشان می شود، بلکه توجه دیگر کارکنان را به این نکته جلب می کند که چگونگی فعالیت آنان مد نظر است و تلاش، کوشش، صرف وقت و انرژی بیشتر و ابتکار و خلاقیت آنان ارزیابی می شود و از آن تقدیر بعمل خواهد آمد.
• فکر می کنید که سازمان ها افراد نمونه را بر چه اساس شناسایی و انتخاب می کنند؟
از آنجا که ارزیابی فعالیت اعضاء یک سازمان حرکتی پویا است، فرایند پیشرفت افراد بصورت دائمی تحت نظارت خواهد بود. همچنین در صورت لزوم از ابتکارات و خلاقیت های مقطعی نیز قدردانی می شود.
• نظر شما در خصوص انتخاب واحد نمونه در یک سازمان به جای انتخاب کارمند نمونه چیست؟
تصور می کنم انتخاب واحد نمونه بسیار موثرتر از انتخاب فرد نمونه خواهد بود. زیرا این کار موجب افزایش بازدهی گروهی، ایجاد نشاط در سازمان، رقابت سالم کاری و تلاش روزافزون افراد برای همسو و هم تراز شدن با اعضا گروه است. با این روش نه تنها ضعف کارکرد انفرادی افراد کاهش
می یابد بلکه با ایجاد مشارکت گروهی رابطه های جمعی افزایش می یابد و حس متعلق بودن به یک جمع مانند خانواده کاری فرد، احساس امنیت شغلی، صمیمیت، دیده شدن، رقابت سالم و سلامت روانی افراد را به ارمغان می آورد.
از سوی دیگر فرایند یادگیری در این سازمان ها نهادینه می شود و به سوی سازمان های یاد دهنده حرکت می کند. یعنی مدیران در اینگونه سازمان ها نقش مربی را ایفاء می کنندکه یکی از اهداف نیز شکوفا شدن جوانان است.
• به نظر شما چگونه می توان برای نمونه بودن افراد یا سازمان انگیزه های جمعی و سازمانی را تقویت کرد؟
با ایجاد رابطه سالم مدیریت با کارمندان، درک مشکلات فردی و جمعی، برنامه ریزی دقیق و دریافت نظرات، انتقادات و پیشنهادهای افراد، برگزاری جلسات منظم و صمیمی گروهی، ارزیابی دقیق و بدون هر گونه پیش زمینه فکری، تشویق در مواقع ضروری و تعیین نوع فعالیت افراد متناسب با خصوصیات فردی و توانایی های وی، مدیریت در مواقع بحران و ایجاد نشاط و رقابت گروهی
می توان به این امر دست یافت.
• یکی از استانداردهای انتخای کارمند یا مدیر نمونه، وجود ویژگی خلاقیت و نوآوری است. بفرمائید این ویژگی در کدام بخش ار فعالیت های شما بوده است؟
همانطور که می دانید حسابداری فنی است منطبق با استاندارها و رویه های جاری، و در جایی که استانداردها و آیین و مقررات حاکم باشد، کمتر خلاقیت و نوآوری وجود خواهد داشت .همچنین حسابرس مستقل نیز حسابرسی خود را از تمام جنبه های با اهمیت طبق استانداردهای حسابداری پایه ریزی و به انجام می رساند. اخذ گزارش مقبول از حسابرس در سال 1387بی تاثیردر این انتخاب
نیست.
• به نظر جنابعالی وظیفه سازمان و مدیران در خصوص افزایش بهره وری در کارمندان و ایجاد انگیزه کاری همراه با روحیه مثبت چیست؟
چنانچه سازمانی بر اساس مدیریت مبتنی بر هدف اداره نشود ، هر واحد و هر کارمند از نقش و میزان تاثیر خود در اداره امور سازمان بی اطلاع و یا کم اطلاع است. لذا سردرگمی و اتلاف منابع حاصل عملکرد اینگونه سازمان هاست. در سازمان مبتنی بر هدف، اهمیت هر کار، واحد و فرد نسبت به میزان تاثیری که در تحقق هدف دارد، سنجیده می شود. لذا جایگاه ها در چنین سازمانی کاملا مشخص است.
اتفاق دیگری که باید در موضوع ایجاد انگیزه بیفتد، مدیریت مشارکتی است. بسیار خوب است اگر سازمان همه کارکنان خود را در تعیین، تحقق و منافع اهداف شریک کند. مدیریت مشارکتی طوفان فکری در سازمان ایجاد خواهد کرد و مدیر چنین سازمانی در اغلب شرایط کاری با حجم قابل توجهی از ایده ها و پیشنهادهای موثر روبروست. عوامل دیگری نیز در ایجاد روحیه مثبت و افزایش انگیزه و بهره وری موثر هستند ، ولی این دو عامل اساسی و تاثیرگذارترند.
• به عنوان آخرین سوال، اگر شما بخواهید از کسی یاد کنید، این فرد چه کسی است؟
اجازه بدهید در پاسخ به این سوال از شخصی نام برده نشود وبه شعری از خانم ژاله اصفهانی بسنده کنم:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواند واز صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد